نام اصلی: Fujimi Lovers
نام انگلیسی: Undead Lovers
نام فارسی: فیلم عاشقان نامیرا
محصول: ۲۰۲۴ – ژاپن
ردهی سنی: ۱۳+
ژانر: درام
امتیاز: ۱ از ۴
سارا
«هاسبه رینو» اولین بار زمانی که بر روی تخت بیمارستان است با «کونو جون» ملاقات میکند. او که در هفت سالگی بیماری لاعلاجی دارد بعد از دیدن کونو به ناگاه درمان شده و میتواند زندگی را ادامه دهد.
سالها بعد زمانی که رینو نوجوان است بار دیگر کونو را میبیند، اما همین که با صدای بلند به کونو اعتراف میکند که عاشقاش است، او ناپدید میشود. بعد از آن هاسبه هر زمان عاشق کسی میشود و این عشق را اعتراف میکند، طرف مقابل او ناپدید میگردد.
به نظر میرسد آقای «دایگو ماتسویی» بعد از سالها تصویر کردن روایتهای هجو و ابزورد در این سالها تصمیم گرفته خود را در ژانرهای دیگر نیز محک بزند. پس در ابتدا در سال ۲۰۲۰ با فیلم «مبارزهی هندبالی» وارد روایتی درام ورزشی شد و در آن خود را با نوجوانهایی که به دنبال دیده شدن با هندبال هستند روبهرو کرد.
سپس وارد دنیایی عاشقانه شد و این بار با «فیلم فقط کمی خاطرهبازی کردم» روایتی زیبا و در همآمیخته را بیان کرد. بعد از آن او پا را فراتر گذاشت و با «فیلم دست» روایتی اروتیکگونه را از نوع فیلمهای صورتی این بار برای بزرگسالان تصویر کرد. حال او در فیلم «عاشقان نامیرا» سعی دارد دنیایی متفاوت را نشان دهد که دختری جوان با ایجاد رابطهای صمیمانه با مردان پیراموناش قرار است عشق و عاشق بودن را به خود و به آنها بیاموزد.
آقای ماتسویی فیلم عاشقان نامیرا را به دو بخش تقسیم میکند. بخش اول را به عشقهای هاسبه اختصاص میدهد و در آن با ایجاد برشهای فراوان رابطهی هاسبه را با پسران اطرافاش تصویر میکند. مشکل بزرگ فیلم عاشقان نامیرا آقای ماتسویی نیز در همین بخش نهفته است. او آنقدر سریع در این بخش همهچیز را جلو میبرد که مخاطب نمیتواند با هیچ یک از کاراکترهای آن ارتباط برقرار کند.
مخاطب تا میخواهد روابط را درک کند هاسبه عاشق شده و همهچیز به پایان میرسد تا نوبت به عشق بعدی برسد. در سوی دیگر دوست صمیمی هاسبه، آن پسر جوانی که بار دارد، هم در هیچ بخش فیلم عاشقان نامیرا تعریف درستی نمیشود و فقط هر زمان که کارگردان اراده کند برای بودن در کنار کاراکتر اصلی خود را نشان میدهد.
در این بخش حتی منطق روایی درستی دیده نمیشود. پسر جوانی که دچار بیماری فراموشی است کیست و چگونه و چطور میتوان این قدر راحت با مشکلی که دارد روبهرو شده و هر صبح اینچنین راحت همهچیز را بپذیرد.
آقای ماتسویی تلاش نکرده این خرده روایت تکراری را هم کمی پرداخت کند. او حتی دلیل اتفاقات دوران کودکی هاسبه را هم بیان نمیکند و هیچ توضیحی برای آنها نمیآورد.
بخش دوم فیلم عاشقان نامیرا آقای ماتسویی اما قرار است برای اعمال و اتفاقاتی که برای هاسبه رخ میدهد دلیل و منطق بیاورد، اما این دلیل و منطق هم به خوبی پرداخت نمیشود. آنقدر سریع آقای ماتسویی دلیل ناپدید شدنهای بخش اول را در برابر مخاطب قرار میدهد که مخاطب نمیتواند با آن همراه شود.
در این فیلم انگار مخاطب با کارگردانی تازهکار مواجه بوده که نمیدانسته باید چگونه فیلم عاشقان نامیرا را به پایان برساند. آقای ماتسویی پیرنگ داستانی جذابی را برای خود انتخاب کرده است اما با کمال تعجب نتوانسته شرح درستی از آن ارائه دهد و با برشهای فراوان تمرکز مخاطب را هم گرفته است.