نام انگلیسی: Suspiria
نام فارسی: فیلم سوسپیریا 2018 (مادر آه و ناله)
محصول: ۲۰۱۸ – ایتالیا، ایالات متحده
ژانر: دلهره، هیجانانگیز
ردهی سنی: ۱۶+
امتیاز: ۳.۵ از ۴
مصطفی ملکی
همانطور که در مرور فیلم سوسپیریا آقای «داریو آجرنتو» وعده داده بودیم قرار است وارد دنیای یک کارگردان ایتالیایی دیگر با نام «لوکا گوادانینو» شویم که از قضا طی این چند سال پرکار بوده و در هالیوود تبدیل به چهره شده است.
فیلم «سوسپیریا» در دنیای آقای گوادانینو از آن جهت مهم است که پس از این اثر او دیگر حتی برای لحظهای تبدیل به کارگردانی که در این فیلم دیدیم نشد. در طول این چند سال سه فیلم «استخوانها و همهچیز»، «رقیبان» و «کوییر» را از این کارگردان ایتالیایی مرور کردهایم. در هر سه اثر او یک چیز و آن هم هویت را کم داشت. حال به سوسپیریا به روایت گوادانینو بازگردیم.
این اثر اقتباس است، اما اقتباسی کاملاً آزاد. در این اثر ۱۵۲ دقیقهای همهی نامها همانهایی هستند که در اثر آقای آرجنتو شاهد بودیم و جایگاه کاراکترها نیز دقیقاً همانند فیلم محصول سال ۱۹۷۷ است. اما تغییر در پرداخت کارگردان است.
همانطور که در مرور فیلم قبلی اشاره کردیم، آقای آرجنتو فرم روایی را به خدمت فرم بصری آورده بود و از طریق روایتی مستقیم و ساده مخاطب را درگیر هنرنمایی قرن بیستمی خود در نورپردازی، میزانسن و در نهایت تضاد و اشباع رنگی در پالتهای رنگی کرد.
اما آقای گوادانینو فیلم سوسپیریا 2018 را از طریق کاراکتری آغاز میکند که در فیلم آقای آرجنتو حاشیهای بیش نبود؛ «پاتریشیا». آقای گوادانینو از طریق پردهای کردن فیلم سوسپیریا 2018 خود مخاطب را به سال ۱۹۷۷ میبرد؛ سالی که رخداد مهم آن یعنی ربایش هواپیمای شرکت لوفتهانزا توسط چهار تروریست تبدیل به خردهروایتی قابل تأمل در فیلم میشود و مخاطب از طریق اخبارهای پخششده در تلویزیون در جریان آن قرار میگیرد.
پس از این افتتاحیهی دو قسمتی که با پاتریشیا آغاز و در ادامه با «سوزی» وارد مسیر اصلی میشود، مخاطب دیگر با طنازیهای زیبای آرجنتو در میزانسن و نورپردازی مواجه نیست. آقای گوادانینو بهطریقی کاملاً افراطی تضاد رنگ را از بیشتر قابها گرفته و سعی دارد پالت رنگی فیلم را با فضای خنثی و بارانی بیرونی دچار هارمونی کند.
او در عوض همهی پیچیدگیهای فرم بصری فیلم سوسپیریا 2018 آقای آرجنتو را وارد مسیرهای روایی خود کرده است. بههمین سبب است که در این فیلم مخاطب عملاً با یک بازسازی و اقتباس وفادارانه مواجه نیست و در عوض مکملی از روایت قبلی را مشاهده میکند.
جامعهی آلمانی در فیلم سوسپیریا 2018 از همان ابتدا گویی همان نمایندهی گناه و شرمی تاریخی است که پس از جنگ جهانی دوم روی دوش مردمان این کشور سنگینی میکند.
در فیلم سوسپیریا 2018 نیز بارها از طریق گام برداشتنهای ژوزف بهسمت مطب خود یا نقاط دیگر شهر شعارهایی از تقابل جمعی افکار یک ملت با پیشینهی تاریک خود را مشاهده میکند؛ رویدادهایی که میتوان شرم و احساس گناه تاریخی را در آنها یافت.
آقای گوادانینو کاملاً زیرکانه این احساس را تبدیل به یکی از درونمایههای اصلی روایت میکند. او در کنار این درونمایه سعی دارد مقولهی زن را نیز در روایت خود همچون نشانهای پررنگ تصویر کند.
آقای گوادانینو برعکس داریو آرجنتو سعی میکند حتی همان مرد تأثیرگذار در روایت را نیز از طریق بازی زیبای «تیلدا سوینتون» در نقش ژوزف کاملاً زنانه بهتصویر بکشد. از سویی دیگر ژوزف خود نیز نمایندهی همان شرم و احساس گناه تاریخی مردمان آلمان است.
در انتها باید گفت سوسپیریای آقای گوادانینو در کنار اینکه گروه بازیگری قدرتمندی همچون تیلدا سوینتون، «داکوتا جانسن» و «میا گاث» را در خود دارد، هیچگاه زیر سایهی قدرتمند اثر زیبای داریو آرجنتو نمیرود و مسیر خود را در میان فرم روایی باز میکند؛ اثری که جز حسرت در پی ندارد. شاید با دیدن چنین اثری است که همچنان امید داریم آقای گوادانینو بار دیگر به دنیای خود در روایتگریهایی اینچنینی بازگردد.