صفحه اصلی > معرفی سریال : معرفی و نقد سریال کبوترهای سیاه | Black Doves 2024

معرفی و نقد سریال کبوترهای سیاه | Black Doves 2024

سریال کبوترهای سیاه

نام انگلیسی: Black Doves

نام فارسی: سریال کبوترهای سیاه

محصول: ۲۰۲۴ – بریتانیا

ژانر: اکشن، هیجان‌انگیز

رده‌ی سنی: ۱۵+

امتیاز: ۲.۵ از ۴

مصطفی ملکی

ترس همیشه مانع از گشوده شدن بال‌های یک اثر روایی می‌شود و جدیدترین نمونه‌ی آن را می‌توان در سریال کبوترهای سیاه آقای «الکس گاباسی» و خانم «لیزا گانینگ» مشاهده کرد.

در قسمت اول سریال کبوترهای سیاه گویی با پلاتی مشابه سریال «سیلو» مواجه هستیم که در آن قرار است یک عاشقانه با کشته‌شدن یکی از طرفین تبدیل به بازی انتقام شود و در این میان رازهای مگویی سر باز کنند.

شروع مسیر برای سریال کبوترهای سیاه یکی از افتتاحیه‌‌های بسیار ضعیفی‌ست که می‌توان شاهد بود؛ افتتاحیه‌ای که گویی هیچ نسبتی با ژانربندی این مینی‌سریال و رخدادهای پس از آن ندارد؛ سه ترور به صورت همزمان در سطح شهر لندن رخ می‌دهد و پس از آن شاهد این هستیم که همسر وزیر دفاع با نام «هلن» تبدیل به کاراکتر اصلی روایت می‌شود.

او به‌دلیل اینکه معشوق پنهانی‌اش، جیسون، در میان این سه نفر بوده سعی می‌کند از نفوذ خود در سازمان زیرزمینی «کبوترهای سیاه» بهره ببرد تا با کمک «سم» عاملین این جنایت را پیدا کند.

سریال کبوترهای سیاه

زمانی که از باتلاق قسمت اول سریال کبوترهای سیاه رهایی می‌یابیم و وارد قسمت دوم می‌شویم روایت کم‌کم آن روی اکشن-ابزورد با امضای پررنگ بریتانیای‌اش را مقابل چشم مخاطب قرار می‌دهد.

بعید است مخاطبی باتلاق روایی قسمت اول و بخشی از قسمت دوم را از سر بگذراند و تا پایان این داستان با آن همراه نباشد. پس از قسمت اول است که کاراکترهایی چون لنی، ویلیامز، النور و حتی کاراکترهایی تک‌سکانسی چون الکس پا به درون روایت می‌گذرانند و در کنار هلن و سم موقعیت‌های کمدی-ابزورد مفرحی را خلق می‌کنند.

این موقعیت‌ها کاملاً در راستای پلات‌های فیلمسازان مشهور بریتانیایی چون «گای ریچی» و «دنی بویل» هستند و با بهره‌گیری از بازی خوب بازیگرانی چون «کیرا نایتلی»، «بن ویشا»، «الا لیلی هایلند» و «گابریل کریوی» موقعیت‌هایی را خلق می‌کنند که مخاطب را هم‌زمان به درون کمدی و هیجان می‌برند.

اگر عاشقانه‌ی پنهانی هلن به همان میزان عاشقانه‌ی زندگی سم دچار پوچی می‌شد و کارگردان‌ها سعی نداشتند تا انتها آن را همچون یک عاشقانه‌ی تراژیک تصویر کنند به‌راحتی در برابر اثری قرار می‌گرفتیم که لذت تماشای آن چندبرابر می‌شد.

نقد سریال Silo | پاسخ به رمز و رازهای مهم سریال
بیشتر بخوانید

آنچه سریال کبوترهای سیاه را دچار آشفتگی میان مسیر اصلی و خرده روایت‌ها می‌کند تلاش کارگردان‌ها برای ایجاد تعادل بین اکشن-ابزورد کاملاً دومینوگونه‌ی بریتانیایی و رازآلودگی آگاتا کریستی‌محور است.

اشاره به آگاتا کریستی درجمله‌ی قبل بدین معناست که کارگردان‌ها سعی دارند از طریق این رویکرد صرفاً در بخش‌هایی از داستان وارد ماجرای موش‌‌وگربه‌بازی‌های انتزاعی و بدون تقابل‌های خشن شوند؛ دقیقاً از آن دست برخوردها که خانم مارپل و پوآرو بدون بر هم خوردن خط اتوی لباس‌های‌اشان با ضربآهنگی ملایم به حل پرونده نزدیک می‌شدند.

اما در اینجا با چند کاراکتر مختلف مواجه هستیم که طبق شخصیت‌پردازی کارگردان‌ها هیچ‌کدام قرار نیست کاراکتری کمال‌یافته در یک اثر داستانی باشند، بلکه هر کدام از طریق کمبودهایی که دارند دیگری را با خود هم‌مسیر می‌کنند و از این طریق موقعیت‌های ابزورد و کاملاً پیش‌بینی‌نشده رخ می‌دهند.

داستان سریال کبوترهای سیاه یک مینی‌سریال جذاب پالایش‌نشده است. خط داستانی در این مینی‌سریال بارها و بارها بین زمان حال و گذشته شکسته می‌شود و باز هم شاهد این هستیم که کارگردان‌ها در خط داستانی هلن دائم سعی دارند از آن دست کمال‌یافتگی‌هایی را به تصویر بکشند که در آنها یک دختر نوجوان ازهمه‌جا بریده تبدیل به قاتلی بی‌رحم می‌شود.

سریال کبوترهای سیاه

این بخش از شخصیت‌پردازی هلن نه‌تنها متناسب با آن چیزی نیست که در قسمت‌های بعدی سریال کبوترهای سیاه می‌بینیم، بلکه همچون زیاده‌گویی در یک اثر محسوب می‌شود. به همین سبب است که گاهی زوج نایتلی و ویشا اجازه‌ی شکفتن پیدا نمی‌کنند. کارگردان‌های این مینی‌‌سریال با کمی جرح و تعدیل در خرده‌روایت‌ها و گرفتن ناخالصی‌ها می‌توانستند مخاطب را در برابر شش ساعت کمدی، اکشن، هیجان و در نهایت مینیمالیستی روایی قرار دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

یازده + هفت =