مقدمه
وقتی صحبت از ابرقهرمانهای دنیای کمیک میشه، شاید اولین اسمی که به ذهن خیلیها بیاد، مرد عنکبوتی یا بتمن باشه. اما یه شخصیت دیگه هست که با وجود سادگی ظاهریش، عمق و جذابیت خاصی داره و تونسته دل طرفدارای کمیک رو به دست بیاره: شخصیت بیباک یا همون “دردویل” (Daredevil).
این وکیل نابینا که شبها لباس قرمز میپوشه و با جنایتکارای شهر نیویورک درمیفته، بیشتر از یه قهرمان معمولیه؛ اون یه نماد از استقامت، عدالتخواهی و مبارزه با ترسهای درونیه. توی این پست بلاگ قراره با هم سفری به دنیای شخصیت بیباک داشته باشیم، از گذشته تلخش بگیم، تواناییهاش رو بررسی کنیم و ببینیم چرا اینقدر بین طرفدارای مارول محبوب شده.
شخصیت بیباک اولین بار سال 1964 توی کمیکهای مارول پاش رو به دنیای داستانها گذاشت و از اون موقع تا حالا، نهتنها توی صفحات کاغذی، بلکه توی سریالها و فیلمها هم حسابی درخشیده. اگه تا حالا فقط اسم این شخصیت رو شنیدید و کنجکاوید که بیشتر بشناسیدش، یا اگه از طرفدارای قدیمیش هستید و دلتون یه مرور کامل میخواد، این مطلب برای شماست. پس با من همراه بشید تا با هم غرق دنیای شیطان هلز کیچن بشیم!
آیا دوست دارید بیشتر با قهرمان های مارول آشنا شوید؟ کاپیتان آمریکا: نماد عدالت و آزادی در دنیای مارول
معرفی شخصیت بیباک
شخصیت بیباک، که اسم واقعیش “متیو مورداک” (Matt Murdock) هست، یه وکیل نابیناست که توی محله هلز کیچن نیویورک زندگی میکنه. مت توی بچگی به خاطر یه تصادف با مواد رادیواکتیو بیناییش رو از دست داد، اما همین حادثه حسهای دیگش رو به شکل عجیبی تقویت کرد.
شنوایی، بویایی، لامسه و حتی حس ششمش اونقدر قوی شدن که میتونه ضربان قلب آدما رو بشنوه، بفهمه دارن دروغ میگن یا نه، و حتی از چند خیابون اونطرفتر حضور یه نفر رو حس کنه. این تواناییها، به اضافه آموزش فنون رزمی که از یه استاد نابینا به اسم “استیک” (Stick) یاد گرفت، مت رو به یه مبارز استثنایی تبدیل کرد.
اما چیزی که شخصیت بیباک رو خاص میکنه، فقط قدرتهاش نیست؛ زندگی شخصیش هم پر از درام و پیچیدگیه. پدرش، جک مورداک، یه بوکسور بود که به خاطر بدهیهاش با گانگسترها درگیر شد و آخرش به قتل رسید. این اتفاق، مت رو به سمت عدالتخواهی سوق داد. اون روزها به عنوان وکیل از آدمای بیگناه دفاع میکنه و شبها، با لباس قرمز و شاخدارش، به اسم “دردویل” با جنایتکارا میجنگه. لقب “مرد بدون ترس” و “شیطان هلز کیچن” هم به خاطر شجاعت و حضور همیشگیش توی این محله پرجرم و جنایت بهش داده شده.
شخصیت بیباک توی دنیای مارول یه جورایی با بقیه فرق داره. اون مثل تونی استارک پولدار نیست، مثل ثور خدای اساطیر نیست و مثل کاپیتان آمریکا هم سرم فوقسرباز بهش تزریق نشده. چیزی که مت رو قهرمان میکنه، اراده و قلبشه. ایمان کاتولیکش هم توی تصمیمهاش نقش بزرگی داره و همیشه بین انتقام و بخشش در کشمکشه. این تضاد درونی، شخصیت بیباک رو به یکی از پیچیدهترین قهرمانای مارول تبدیل کرده.
از نظر ظاهری، لباس قرمزش با اون شاخهای کوچیک رو کلاه، به همراه چوبهای رزمیش (Billy Clubs) که هم سلاحه و هم عصا، حسابی اون رو متمایز میکنه.
اولین بار که توی کمیکها پیداش شد، لباس زرد و قرمزی داشت، ولی بعداً توی شماره 7 کمیک “Daredevil”، لباس قرمز معروفش طراحی شد که تا امروز امضاش شده. خلق این شخصیت کار استن لی بزرگ و بیل اورت بود، و بعدها نویسندههایی مثل فرانک میلر با داستانهای عمیقشون، شخصیت بیباک رو به اوج رسوندن.
چهار بخش از دنیای شخصیت بیباک
حالا که یه دید کلی از شخصیت بیباک پیدا کردیم، وقتشه عمیقتر بشیم و چهار جنبه مهم از زندگی و ماجراهاش رو زیر ذرهبین ببریم.
از تواناییهاش و دشمناش گرفته تا روابط شخصیش و تأثیری که توی دنیای کمیک گذاشته، همه رو با هم مرور میکنیم.
1. تواناییها و سبک مبارزه شخصیت بیباک
شخصیت بیباک شاید نابینا باشه، ولی این نقص به هیچوجه جلوی راهش رو نگرفته؛ بلکه اون رو قویتر کرده.
بعد از تصادفش با مواد رادیواکتیو، حسهای مت مورداک به سطحی فرابشری رسیدن.
شنواییش اونقدر قویه که میتونه صدای قدمها رو از چند بلوک اونطرفتر تشخیص بده و حتی ضربان قلب آدما رو بشنوه تا بفهمه راست میگن یا دروغ.
حس لامسهاش بهش اجازه میده با لمس یه کاغذ، متن چاپشده رو بخونه، و بویاییش اونقدر حساسه که بوی عطر یه نفر رو توی شلوغی شهر پیدا کنه. به همه اینا یه حس راداری اضافه کنید که مثل یه سونار عمل میکنه و بهش یه تصویر ذهنی از محیط اطرافش میده.
اما فقط حسها نیستن که شخصیت بیباک رو خطرناک میکنن. اون یه رزمیکار حرفهایه که زیر نظر استیک، استاد مرموزش، فنون نینجایی و بوکس رو یاد گرفته. چوبهای رزمیش هم که هم بهعنوان سلاح و هم برای حرکت توی شهر استفاده میشن، امضای سبک مبارزهاش هستن.
مت توی مبارزههاش ترکیبی از سرعت، چابکی و دقت رو به کار میبره و چون نمیتونه دشمناش رو ببینه، همیشه یه قدم جلوتر فکر میکنه. این ویژگیها باعث شده شخصیت بیباک توی خیابونای هلز کیچن به یه کابوس برای جنایتکارا تبدیل بشه.
2. دشمنان سرسخت شخصیت بیباک
یه قهرمان بدون دشمنای درستحسابی، انگار یه فیلم بدون هیجانه. شخصیت بیباک هم توی این زمینه کم نمیذاره و با یه سری از خبیثترین شخصیتهای مارول روبهرو شده. معروفترین دشمنش “کینگپین” (Kingpin) یا ویلسون فیسک هست؛ یه غول جنایتکاری که هم از نظر جسمی قویه و هم توی دنیای زیرزمینی نیویورک نفوذ داره. تضاد بین کینگپین و مت خیلی جالبه، چون هر دو از هلز کیچن اومدن، ولی یکی دنبال نظمه و اون یکی دنبال قدرته.
یه دشمن دیگه “بولزآی” (Bullseye) هست که یه قاتل حرفهای با دقت مرگباره. این یارو میتونه با هر چیزی که دستش باشه، از مداد گرفته تا چاقو، هدفش رو بزنه و بارها شخصیت بیباک رو تا لبه مرگ برده. “هند” (The Hand) هم که یه گروه نینجای مرموزه، بارها با مت درگیر شدن و زندگی رو براش سخت کردن. این دشمنا نهتنها از نظر فیزیکی، بلکه از نظر ذهنی هم شخصیت بیباک رو به چالش میکشن و باعث میشن لایههای عمیقتر شخصیتش رو ببینیم.
3. روابط شخصی و زندگی دوگانه
شخصیت بیباک فقط یه مبارز خیابونی نیست؛ اون یه زندگی دوگانه داره که پر از احساسات و پیچیدگیه. روزها توی دفتر وکالتش با دوست صمیمیش “فوگی نلسون” (Foggy Nelson) کار میکنه و شبها با جنایت میجنگه. این تعادل بین زندگی عادی و قهرمانی همیشه براش دردسر درست کرده. فوگی، که از بچگی کنار مت بوده، یه جورایی لنگر احساسی اونه و بارها توی داستانها میبینیم که چطور این دوستی به مت کمک میکنه سرپا بمونه.
از اون طرف، روابط عاشقانش هم همیشه پرماجرا بودن. “الکترا” (Elektra)، یه قاتل نینجا با گذشتهای تاریک، یکی از مهمترین عشقای زندگی مت بود که هم قلبش رو به دست آورد و هم بارها شکستش داد. “کارن پیج” (Karen Page) هم که منشی دفترش بود، یه رابطه پر فراز و نشیب با مت داشت که توی کمیکها و سریال حسابی احساسات مخاطبا رو درگیر کرد. این روابط نشون میدن که شخصیت بیباک، با همه شجاعتش، یه قلب شکننده داره که همیشه توی مبارزه با خودش و دنیای اطرافشه.
4. تأثیر شخصیت بیباک توی دنیای کمیک
شخصیت بیباک فقط یه قهرمان معمولی نیست؛ اون تونسته مسیر داستانگویی توی کمیکها رو عوض کنه. دهه 80، وقتی فرانک میلر قلم دستش گرفت و سری “Daredevil: Born Again” رو نوشت، این شخصیت رو از یه قهرمان ساده به یه اسطوره تبدیل کرد. میلر با اضافه کردن تمهای تاریک، مذهبی و روانشناختی، دنیای مت رو عمیقتر کرد و نشون داد که ابرقهرمانها هم میتونن شکننده باشن. این سبک بعداً روی بقیه کمیکها، مثل بتمن، تأثیر گذاشت.
خارج از کمیکها، شخصیت بیباک توی سریال نتفلیکس (2015-2018) هم درخشید. این سریال با بازی چارلی کاکس، اونقدر خوب بود که طرفدارا هنوزم منتظر برگشتنش هستن. توی سینما هم فیلم 2003 با بازی بن افلک، هرچند نقدهای متفاوتی گرفت، ولی بازم اسم دردویل رو سر زبونا انداخت. این حضور چندجانبه نشون میده که شخصیت بیباک چقدر توی فرهنگ عامه ریشه کرده.
نقد کوتاه شخصیت بیباک
شخصیت بیباک، با همه جذابیتها و پیچیدگیهاش، یه قهرمان بینقص نیست و همین باعث میشه بیشتر به دل بشینه. یکی از نقاط قوتش، عمق احساسی و روانشناختی اونه. داستانهاش پر از کشمکشهای درونی، ایمان و گناهه که باعث میشه خوانندهها بتونن باهاش ارتباط برقرار کنن. برعکس قهرمانایی مثل مرد آهنی که با تکنولوژی و پول میدرخشن، شخصیت بیباک با قلب و ارادهاش خودش رو بالا میکشه و این حس واقعی بودن رو به مخاطب میده.
از طرف دیگه، یه انتقاد به شخصیت بیباک اینه که گاهی داستانهاش زیادی تاریک میشن. بعضی از طرفدارا معتقدند که این همه بدبختی و شکست توی زندگی مت مورداک، بعد از یه مدت تکراری و خستهکننده میشه. مثلاً توی کمیکها بارها میبینیم که زندگیش به هم میریزه، عشقش میمیره یا دوستاش بهش پشت میکنن. این روند، هرچند دراماتیک و قویه، ولی ممکنه برای کسایی که دنبال یه قهرمان شادترن، جذابیتش رو کم کنه. با این حال، همین تاریکیه که شخصیت بیباک رو از بقیه جدا میکنه و بهش یه هویت منحصربهفرد میده.
سریال نتفلیکس هم که حسابی تعریفش رو کردیم، نقطه اوج نمایش این شخصیت بود. بازی چارلی کاکس، کارگردانی خفن و داستانگویی عمیق، همه دست به دست هم دادن تا شخصیت بیباک رو به یه سطح جدید برسونن. البته فیلم 2003 یه کم ناامیدکننده بود و خیلیها حس کردن که نمیتونست حق مطلب رو ادا کنه. در کل، شخصیت بیباک یه الماسه که گاهی خوب تراش خورده و گاهی نه، ولی همیشه ارزش دیدن و خوندن داره.
جمعبندی
شخصیت بیباک، یا همون متیو مورداک، بیشتر از یه ابرقهرمان معمولیه؛ اون یه نماد از مبارزه با سختیها و پیدا کردن نور توی تاریکیه. از تواناییهای فرابشریش و دشمنای سرسختش گرفته تا زندگی دوگانه و تأثیرش توی دنیای کمیک، همه اینا دست به دست هم دادن تا دردویل به یکی از ماندگارترین شخصیتهای مارول تبدیل بشه. توی این پست، سعی کردیم یه سفر کامل به دنیای شیطان هلز کیچن داشته باشیم و جنبههای مختلف این قهرمان قرمزپوش رو با هم ببینیم.
اگه از طرفدارای قدیمی شخصیت بیباک هستید یا تازه باهاش آشنا شدید، امیدوارم این مطلب براتون جذاب بوده باشه. حالا نوبت شماست! نظرتون چیه؟ فکر میکنید بهترین داستان بیباک کدومه؟ یا شاید یه سؤالم توی ذهنتون باشه که اینجا جوابش رو پیدا نکردید. توی کامنتها برامون بنویسید و بگید چی فکر میکنید. ما که منتظر حرفای شما هستیم!
سؤالات متداول درباره شخصیت بیباک:
شخصیت بیباک کی خلق شد؟
شخصیت بیباک اولین بار توی آوریل 1964 توی کمیک “Daredevil #1” توسط استن لی و بیل اورت خلق شد.
چرا بهش میگن مرد بدون ترس؟
به خاطر شجاعتش توی روبهرو شدن با خطرها و جنایتکارا، حتی با وجود نابیناییش، این لقب رو بهش دادن.
قدرت اصلی شخصیت بیباک چیه؟
حسهای فرابشریش (شنوایی، بویایی، لامسه) و حس راداریش، به علاوه مهارتهای رزمیش، قدرت اصلیش هستن.
دشمن اصلیش کیه؟
کینگپین (ویلسون فیسک) بهعنوان بزرگترین دشمنش شناخته میشه.
چرا نابیناست؟
توی بچگی به خاطر تصادف با مواد رادیواکتیو بیناییش رو از دست داد، ولی همین حادثه حسهاش رو تقویت کرد.
آیا دوست دارید بیشتر با قهرمان های مارول آشنا شوید؟ مرد آهنی: نابغه فناوری و قهرمانی با قلب طلایی
بهترین کمیک بیباک کدومه؟
خیلیها “Daredevil: Born Again” نوشته فرانک میلر رو بهترین کارش میدونن.
شخصیت بیباک توی MCU هست؟
آره، بعد از سریال نتفلیکس، توی “Spider-Man: No Way Home” و سریال “She-Hulk” حضور پیدا کرد.
چرا لباسش قرمزه؟
لباس قرمزش از شماره 7 کمیکها معرفی شد و نماد شیطان هلز کیچن و خشمش علیه جنایته.
رابطهاش با الکترا چیه؟
الکترا عشق قدیمی و یه قاتل نینجاست که هم متحدش بوده و هم دشمنش.
سریال بیباک ادامه داره؟
بعد از لغو توی نتفلیکس، قراره توی “Daredevil: Born Again” از دیزنی پلاس برگرده.
10 کمیک برتر شخصیت بیباک:
شخصیت بیباک توی چند دهه حضورش توی دنیای کمیک، داستانهای فوقالعادهای داشته که بعضیهاشون به معنای واقعی کلمه شاهکارن. اگه دنبال بهترین ماجراهای مت مورداک هستید، این لیست 10 تایی رو از دست ندید. هر کدوم از این کمیکها یه جنبه خاص از زندگی و شخصیت بیباک رو نشون میدن و ارزش خوندن دارن.
Daredevil: Born Again (1986)
نوشته فرانک میلر و طراحی دیوید مازوچلی، این داستان یه نقطه عطف برای شخصیت بیباکه. کینگپین هویت مت رو فاش میکنه و زندگیش رو نابود میکنه، ولی مت با ایمان و ارادهاش دوباره بلند میشه. این کمیک یه شاهکار احساسی و بصریه.
Daredevil: The Man Without Fear (1993)
باز هم کار فرانک میلر، این بار با طراحی جان رومیتا جونیور. این مینیسری گذشته مت رو روایت میکنه؛ از تصادفش تا تبدیل شدنش به دردویل. یه شروع عالی برای کسایی که تازه میخوان با شخصیت بیباک آشنا بشن.
Daredevil: Guardian Devil (1998)
نوشته کوین اسمیت و طراحی جو کوئزادا، این داستان مت رو توی یه موقعیت عجیب قرار میده: یه بچه که ممکنه منجی یا شیطان باشه. پر از تعلیق و احساسات قویه.
Daredevil: Yellow (2001)
نوشته جف لوب و طراحی تیم سیل، این کمیک به روزهای اول مت با لباس زردش برمیگرده و رابطهاش با پدرش رو با یه حس نوستالژیک نشون میده. رنگ و لعابش چشمنوازه.
Daredevil: End of Days (2012)
نوشته برایان مایکل بندیس و دیوید مَک، این داستان آینده تاریک مت رو روایت میکنه و مرگش رو به تصویر میکشه. یه پایان غمانگیز و تأملبرانگیز برای شخصیت بیباک.
Daredevil by Mark Waid, Vol. 1 (2011)
مارک وید با این سری یه حس تازگی به شخصیت بیباک داد. اینجا مت بعد از یه دوره تاریک، سعی میکنه زندگیش رو بازسازی کنه. پر از امید و ماجراجوییه.
Daredevil: Love and War (1986)
یه گرافیک نوول از فرانک میلر و بیل سینکیهویچ که روی رابطه مت و کینگپین با همسرش تمرکز داره. نقاشیها و داستانگویی عمیقش نفسگیره.
Daredevil: Out (2002)
نوشته برایان مایکل بندیس و طراحی الکس مالف، توی این داستان هویت مت دوباره لو میره و زندگی دوگانهاش به هم میریزه. پر از تنش و هیجانه.
Daredevil: The Target (2003)
نوشته کوین اسمیت و طراحی گلن فابری، این کمیک روی رویارویی مت با بولزآی تمرکز داره. هرچند ناتموم موند، ولی اکشنش حرف نداره.
Daredevil by Chip Zdarsky, Vol. 1: Know Fear (2019)
چیپ زدارسکی توی این سری مت رو بعد از یه تصادف سخت نشون میده که سعی داره خودش رو پیدا کنه. یه شروع قوی برای یه دوره جدید از ماجراهای شخصیت بیباک.
این 10 کمیک، ترکیبی از داستانهای کلاسیک و مدرن هستن که هر کدوم یه گوشه از دنیای مت مورداک رو روشن میکنن. از درامهای عمیق گرفته تا اکشنهای نفسگیر، همهشون نشون میدن چرا شخصیت بیباک اینقدر خاصه. اگه هنوز هیچکدوم رو نخوندید، پیشنهاد میکنم از “Born Again” شروع کنید؛ قول میدم پشیمون نشید!
پایانبندی کلی
با این بخش، سفرمون توی دنیای شخصیت بیباک به آخر خط رسید.امیدوارم یه تصویر کامل از مت مورداک، تواناییهاش، دشمناش و داستانهاش گرفته باشید. حالا که با بهترین کمیکهاش هم آشنا شدید، وقتشه دست به کار بشید و یکیشون رو بردارید یا نظرتون رو توی کامنتها با ما به اشتراک بذارید. شما چی فکر میکنید؟ کدوم داستان بیباک رو بیشتر دوست دارید؟ منتظر خوندن حرفاتون هستیم!