نام انگلیسی: Nuremberg
نام فارسی: فیلم نورنبرگ
محصول: ۲۰۲۵ – ایالات متحده
ژانر: درام، تاریخی
ردهی سنی: ۱۵+
امتیاز: ۳.۵ از ۴
«جیمز وندربیلت» در دومین فیلم بلند خود بهعنوان کارگردان بهسراغ اقتباسی از کتاب «نازی و روانشناس» رفته است. او در اثر اول خود با نام «حقیقت» نیز بهسراغ روایتی جنجالی رفته بود.
آقای وندربیلت طی دو دههی اخیر بهعنوان نویسنده در بسیاری از آثار هالیوودی ایفای نقش کرده است؛ از کمدیهای میانه تا ابرقهرمانیهای نوجوانپسند. اما گویا وندربیلتِ کارگردان دنیایی جدای از وندربیلتِ نویسنده دارد.
در بسیاری از بازنماییهای دهشتناک جنگ جهانی دوم در سینما با ساختاری شکلگرفته از تنفر نسبت به نازیها، ایثارهای بیدریغ جبههی متفقین، عاشقانههای میان جنگ، خطهای روایی بیرون از آشوب خط مقدم، انبوهی از دلهرههای برآمده از اردوگاههای نازی و در نهایت زاویهدیدهای متفاوت به جنگ مواجه بودهایم.
بهطور مثال به زاویهدید اسپیلبرگ، روبرتو بنینی، رومن پولانسکی و در نهایت آقای جاناتن گلیزر در اثاری مثل «فیلم لیست شیندلر»، «فیلم زندگی زیباست»، «فیلم پیانیست» و «فیلم منطقهی مورد نظر» حول یک درونمایه نگاهی بیندازید.
هر فیلمساز در هر کدام از این آثار به جهانبینی روایی خود دست پیدا کرده است و همین باعث میشود مخاطب این آثار را در گوشهای از ذهن خود به یادگار نگاه دارد. فیلم جدید آقای وندربیلت نیز چیزی جدای از این آثار ندارد.
داستان فیلم نورنبرگ از آخرین روز جنگ جهانی دوم آغاز و با تسلیم «هرمان گورینگ» وارد مسیر اصلی خود میشود. کارگردان از همان ابتدا به مخاطب نشان میدهد که دوربینش زاویهدیدهای متفاوتی دارد.
از دادستان آمریکایی تا کاراکتر «داگلاس» بهعنوان روانشناس. اما دوربین این کارگردان هیچگاه با کاراکتر هرمان دمخور نمیشود؛ همچون موجودی کوچک که از همنشینی با یک هیولا وحشت دارد. این وحشت همان احساسیست که کارگردان سعی دارد حول کاراکتر هرمان ایجاد کند.
اما تفاوت ایجاد این وحشت نسبت به آثاری که نام بردیم، در تلاش کارگردان برای برانگیختن پرسشهایی اخلاقی در ذهن همهی اطرافیان هرمان در زندان و مخاطب است؛ اینکه مگر آنها نیز مانند ما انسان نبودند؟ مگر خانواده نداشتند؟ مگر برونداد احساسی نداشتند؟
اما چه شد که میلیونها نفر را در سختترین شرایط ممکن به بیگاری کشیدند و در نهایت آنها را تبدیل به تپههای پوست و استخوان بیرون از کورههای آدمسوزی کردند؟
آقای وندربیلت در روایت خود از همهی جوانب به این موضوعات میپردازد و این مهم را در رابطهی دوستانهای که بین هرمان و داگلاس شکل میگیرد قوت میبخشد.
در دقیقهی ۷۴ روایت وارد همان تعلیقی میشویم که کارگردان در ذهن میپروراند؛ تلفیق موسیقی متن قدرتمند، گامهای قدرتمند بازیگری چون «راسل کرو» در راهرویی که بین زندان و مکان دادگاه کشیده شده.
برشهای بهجای تصاویر و ضربآهنگی که از طریق اسلوموشن سلبی شدت موسیقی را تا جایی که ممکن است بالا میبرد. آقای وندربیلت از این نقطه بهعنوان خط قرمز انسانی در دو سوی ماجرا بهره میبرد.
بعید است در سینما چنین ورودیهای را برای هیولایی همچون هرمان دیده باشیم؛ آن هم در آثاری مشابه. آقای وندربیلت برای احترام به این نقطهاوج دیگر این ورود را تکرار نمیکند و در عوض از خط قرمز اخلاقی ایجادشده بهره میبرد تا در جلسهی دادگاه نورها کم شوند و مخاطب و حضار در برابر یکی از فجیعترین کشتارهای بشری قرار بگیرند.
در جریان نمایش این تصاویر مستند، گویی دوربین چهرهها را بدون حتی اکتّی از جنس تیپسازی تصویر میکند و همین انتقال خالص به مخاطب نیز رسوخ میکند.
آقای وندربیلت حتی در استفاده از نورهای موضعی و فیلترهایی که روی قابها میاندازد متناسب با فضای روایت عمل میکند. او در فیلم نورنبرگ زیباییشناسی استفاده از رنگ و نور را در اختیار پرسشهای اخلاقی رد و بدلشده بین هرمان و داگلاس قرار میدهد.
بههمین سبب است که قابهای درون سلول هرمان گویی ورودیهی جهنمی سوزان است و همین قابها هستند که باعث تعریقی انتزاعی در ذهن مخاطب میشوند.
طراحی لباس هرمان در فیلم نورنبرگ تفاوت ویژه و عمدیای با دیگر کاراکترها دارد؛ سوراخهای روی کت نظامی او که جای مدالهای انبوهش بودهاند و حال غرور و خودشیفتگی روانی این فرد در حال تلاش برای پوشش این فضاهای خالی و زشت است.
راسل کرو در فیلم نورنبرگ نشان میدهد که همچنان با فیلمسازی که بتواند شخصیتپردازی کند زیبا میدرخشد. او از همان ابتدایی که هرمان را به درون کالبد خود وارد میکند، گویی بهمدت دو ساعت به سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۶ سفر میکند و در سلول هرمان جا خوش میکند.
فیلم نورنبرگ آقای وندربیلت با بهرهگیری درست از ستارگان سینمایی هالیوود در نقشهای اصلی و فرعی بار دیگر ثابت میکند که در یک اثر سینمایی حتی هنروران بدون دیالوگ و فقط دارای اکتهای محدود نیز اگر بهدرستی انتخاب و بازیگردانی نشوند.
ترکیببندی قاب و میزانسن بهراحتی دچار نقصان میشود. فیلم نورنبرگ یکی از آن آثاریست که شما را وادار به طرح پرسشهایی اخلاقی در باب انسان میکند؛ آن هم با صدایی بلند و چشمانی بغضآلود!



