نام انگلیسی: Under the Light
نام فارسی: فیلم زیر نور
محصول: ۲۰۲۳ – چین
ژانر: جنایی، هیجانانگیز
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۱ از ۴
مصطفی ملکی
طی این پنج سال نام «ژانگ ییمو» را میتوان در مرور آثاری چون «فیلم رودخانهی سرخ»، «فیلم یک ثانیه»، «فیلم تنگنا» و حتی اثری چون «فیلم تک تیرانداز» مشاهده کرد. او هم در موج پنجم سینمای چین سرآمد است و هم یکی از اولین گزینههای دولتی برای آثار سفارشی محسوب میشود.
در باب پولپاشیهای سینمای چین طی یک دههی اخیر و شکست فعلی فرم و محتوای آن طی مرورهای مختلف نوشتهایم. سینمای چین بهسبب محدودیتهای شدید دولتی هیچگاه در سطح سینمای کشورهایی چون ژاپن و کرهی جنوبی نبوده است.
اگر چین و توابعاش مانند تایوان و هنگکنگ را یک کل واحد در نظر بگیریم باید گفت در این میان سینمای تایوان نسبت به دو سینمای دیگر بهمراتب مستقل و آوانگاردتر محسوب میشود.
برای اثری متهورانه و فردی نیز در سینمای چین باید تحت فشاری شدید قرار بگیری تا بلکه اثری قابل اعتنا را مقابل چشم مخاطب قرار دهی؛ بهطور مثال فیلم زیبای: «فیلم بازگشت به خاک». مسیر بعدی برای دور زدن سانسورهای حکومت در سینمای چین متوسلشدن به ژانرهای سینمایی و دور شدن از تماسهای فردی کاراکترها با ارکان دولتی درون فیلم زیر نور است.
در این میان میتوان به انبوهی از بازگشتها به دنیای امپراتوری در قرون وسطی و قرنهای پس از آن اشاره کرد که معمولاً هویتی بودیستی دارند. آقای ییمو از آن دست کارگردانهایی محسوب میشود که همهی این مسیرها را طی کرده و اکنون یکی از قابل اعتمادترین فیلمسازان حزب کمونیست چین محسوب میشود. او در اثر جدید خود فیلم زیر نور قرار است دیکتهی یکی از موفقیتهای اخیر حزب را در پیگیری فساد مسؤولان شهری تصویر کند.
شاید بهسبب همین سفارشیبودن اثر باشد که دوربین کارگردان فضای شهری را بدون محدودیت بهتصویر میکشد. بهنوعی در فیلم زیر نور بیداستان آقای ییمو عملاً نورهای موضعی و پخش نور شهر درون قاب است که باعث قوام یافتن سکانسهای لایی میشود.
کارگردان قرار است روابط پیچیدهی یک فساد سازمانی را در شهرداری یکی از شهرهای بزرگ چین بهتصویر بکشد. اینکه چنین اثری در سینمای ژانگ ییمو جدید بهنظر میرسد بر کسی پوشیده نیست.
کافیست به چند اثر قبلی این کارگردان مراجعه کنید و ببینید که او تاکنون هیچگاه وارد اثری جنایی در فضای متمرکز و تودرتوی شهری چین نشده است. فیلم زیر نور برای کارگردان هم تجربهی قابل اعتنایی محسوب میشود.
در نتیجهی همین تجربهگرایی است که ژانگ ییموی واقعی را میتوان در اکستریم لانگشاتها، لانگشاتهای ضد نور نئونوآر شهری و در نهایت نورپردازیهای موضعی و مصنوعی مشاهده کرد.
باید گفت که آقای ژانگ ییمو عملاً از روایت ناامید است و آن را همچون انبوهی از آثار بیسر و ته چینی طی یک دههی اخیر بهتصویر میکشد؛ تیپسازیهای کلیشه با بازی ستارگانی که میدانند.
چگونه باید دیالوگهای دستوری را ارائه دهند، فاصلههای زیاد بین رخدادها و شخصیتها و اضافهشدن هر چه بیشتر شعار بهجای روابط علتومعلولی بین آنها و در نهایت باز هم بهرهبردن از فاکتورهای غلوشدهی ملودرامگونه همانند همسایهی جنوبی.
سینمای چین با این وضعیت همچنان باید منتظر جشنوارهها و گلکردن یکی از آثار سینماگران مستقل یا جنبشیاش باشد. وگرنه پولپاشی رسانهای برای تبلیغات بلاکباستری طی یک دههی گذشته جواب نداده است.
برای درک بهتر بستهبودن سینمای چین از آثار وارداتی تا آثار تولیدی و تکیهی حزب کمونیست روی جمعیت چین باید به حاشیههای اکران «روزی روزگاری در هالیوود» در این کشور و عذرخواهی آنلاین «جان سینا» قبل از اکران اثری دیگر از هالیوود در چین اشاره کنیم.