نویسنده : نام انگلیسی: 1st Kiss
نام فارسی: فیلم اولین بوسه
محصول: ۲۰۲۵ – ژاپن
ژانر: عاشقانه، فانتزی
رده‌ی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۲.۵ از ۴
زندگی، سراسر فراز و نشیب‌های عاطفی است که گاه روابط بین زوجین را به مرور زمان کمرنگ می‌کند. دلایل بسیاری از جمله دغدغه‌های مالی، درگیری زوجین در امرار معاش، و از سوی دیگر، توجه نکردن به یکدیگر مانند گذشته، از عمده مواردی هستند که همسران در روابطشان نادیده می‌گیرند و باعث بروز خلأ عاطفی میان‌شان می‌شود.
«آیکو سوکاهارا» در دو فیلم گذشته که قبلاً مرور آنها را تقدیم شما کردیم، فیلم آخرین مایل (محصول ۲۰۲۴) و فیلم ازدواج فرخنده‌ی من (محصول ۲۰۲۳)، نشان داد که به ژانر عاشقانه علاقه زیادی دارد و می‌خواهد فیلم‌هایی حول محور خانواده و روابط عاطفی زوجین خلق کند.
ماجرای فیلم اولین بوسهفیلم اولین بوسه از این قرار است که «کانا» و «کاکرو» با هم ازدواج کرده‌اند. زندگی آنها چندان شیرین نیست و یکنواختی و سردی در رابطه‌شان مشاهده می‌شود؛ به عبارتی، زندگی مجازی دارند. بعد از ۱۵ سال زندگی مشترک، کاکرو بر اثر سانحه‌ای جان خود را از دست می‌دهد.
کانا که نسبت به مرگ همسرش سرد و بی‌توجه است، به‌طور اتفاقی وارد تونل زمان می‌شود. در آنجا درمی‌یابد که کاکرو چقدر به او علاقه‌مند بوده و باوجود اینکه دختر رئیسش گزینه مناسبی برای او بوده، همچنان شیفته کانا شده و سرانجام با او ازدواج می‌کند. کانا به‌تدریج تلاش می‌کند تا به اولین ملاقات‌های خود با کاکرو برسد.
وقتی با رجوع به گذشته متوجه می‌شود که عشق میان او و همسرش عمیق بوده اما با گذشت زمان دستخوش تغییرات و نوساناتی شده، در صدد برمی‌آید تا گذشته را جبران کند و دوباره عاشق همسرش شود.
با استفاده از یادداشت‌های چسبی که از سقف آویزان کرده، جدول زمانی متفاوتی را ترسیم می‌کند و شروع به ارزیابی تمام احتمالاتی می‌کند که منجر به بازگشت کاکرو می‌شود. کم‌کم به این نکته پی می‌برد که حتی می‌تواند مانع از مرگ همسرش شود تا از این طریق دوباره او را به‌دست آورد.
خانم کارگردان عنصر زمان را بسیار حیاتی در فیلم اولین بوسه خود می‌شمرد و این‌بار نیز با استفاده از زمان می‌خواهد پیام خود را به مخاطب منتقل کند. زمان به کمک سرنوشت، به آگاهی کانا از مهر همسرش به خود کمک می‌کند. اگر او از سرنوشت‌شان مطلع بود، آیا همچنان سردی و کرختی بر زندگی زناشویی‌شان سایه می‌افکند؟
این پرسشی است که کارگردان مطرح کرده و به‌تدریج به مخاطب پاسخ می‌دهد و بیننده را با روی دیگر زندگی که نمایان و گفتنی نیست، مواجه می‌سازد؛ مداخله‌هایی که انسان در سرنوشت خود می‌کند و عواقب ناخوشایندی که به‌دنبال دارند.
دیالوگ‌های سرشار از حس زندگی، به زیبایی فیلم اولین بوسه عاشقانه و درام را به تصویر کشیده است. کلمات و جملات ساده و در عین حال عمیق و تاثیرگذار، با ذکاوت تمام از سوی فیلمنامه‌نویس «یوجین ساکاموتو»، که با فیلمنامه برتر «هیولا» (محصول ۲۰۲۳) شناخته شده است، انتخاب شده است.
مخاطب امروزی با وجود مسائل مالی و دیگر موانعی که ایجاد فاصله بین زوجین می‌کند، می‌تواند این احساسات را درک کند. پذیرش مرگ معشوق تا چه اندازه می‌تواند به آرامش بازمانده کمک کند و از سوی دیگر، آیا اگر قدرت بازگرداندن دلدار را داشتیم.
خودخواهی نبود که او را فقط به‌خاطر خود به زمان حال بازگردانیم و برخی رویدادها و حوادث ناخوشایندتر را به دیگران واگذار کنیم؟ دغدغه خانم سوکاهارا جذابیت فیلم اولین بوسه را دوچندان کرده است. اینکه انسان اگر قادر به تغییر سرنوشت خود نیست، حداقل می‌تواند نسخه شادتری را برای زندگی و همراهانش خلق کند.
شخصیت‌پردازی و بازی درخور تیم بازیگران هم قابل قبول بود. شیمی بین «تاکاکو ماتسو» در نقش کانا و «ماتسومورا هوکوتو» در نقش کاکرو، درخور شخصیت‌ها بود. موسیقی متن که باید لحظات تراژیک، شاد و عاشقانه را به ذهن مخاطب منتقل کند، از نکات مثبت فیلم اولین بوسه تلقی می‌شود.
تنها در پرده دوم شاهد کلیشه‌هایی هستیم که مرز بین اراده آزاد و اختیار را گم می‌کند؛ و شاید گم‌گشتگی در سفرهای متعدد از نقاط ضعف فیلم اولین بوسه باشد. بیننده شاهد خلاقیت‌های دیداری خاصی نیست و چالش ویژه‌ای را درگیر نخواهد شد، بنابراین کمی از رنگ و بوی روایت پرکشش فاصله می‌گیرد.
با تمام این نکات، فیلم اولین بوسه یادآور «روز گراندهاگ» (محصول ۱۹۹۳) است که همانند آن، تکرار واقعه‌ای منجر به تولید بهترین نسخه می‌شود. فیلمی که باید گفت بیشتر مناسب قشر میانسال است؛ پذیرش آنچه در زندگی دارند و قابل تغییر نیست و بهتر است سعی کنند از زمان و سرنوشت خود بهترین لذت را ببرند.
