صفحه اصلی > ادبیات جهان : جیمز جویس: نابغه‌ای که ادبیات مدرن را بازآفرینی کرد

جیمز جویس: نابغه‌ای که ادبیات مدرن را بازآفرینی کرد

جیمز جویس

چند سال پیش، وقتی اولین بار کتاب اولیس رو دستم گرفتم، فکر کردم قراره با یه رمان معمولی روبه‌رو بشم؛ یه داستان خطی که یه شروع و پایان مشخص داره. ولی فقط چند صفحه که خوندم، فهمیدم این چیزی بیشتر از یه کتابه. انگار جیمز جویس، نویسنده ایرلندی این اثر، یه دنیای کامل رو تو کلماتش جا داده بود؛ دنیایی که هم گیج‌کننده بود، هم عمیق و هم به‌طرز عجیبی زیبا.

جیمز جویس، که به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان قرن بیستم شناخته می‌شه، کسیه که ادبیات رو از یه مسیر ساده به یه جاده پیچیده و پر از کشف کشوند. تو این مقاله، قراره با هم زندگی این مرد عجیب، آثارش و تأثیری که رو دنیای ادبیات گذاشت رو مرور کنیم. اگه عاشق کتاب و داستان‌نویسی هستی، یا فقط کنجکاوی که بدونی چرا جویس این‌قدر مهمه، تا آخر این نوشته با من بیا.

جیمز جویس کی بود؟ زندگی‌ای پر از تبعید و خلاقیت

جیمز جویس تو ۲ فوریه ۱۸۸۲ تو دوبلین، ایرلند، به دنیا اومد. خانواده‌ش، که یه زمانی وضعشون خوب بود، کم‌کم با مشکلات مالی دست‌وپنجه نرم کردن و این جیمز رو تو یه محیط پرتنش بزرگ کرد. از همون بچگی، هوش و عشقش به ادبیات مشخص بود. تو مدرسه‌های مذهبی درس خوند و بعد وارد دانشگاه دوبلین شد، جایی که زبان و ادبیات رو دنبال کرد. ولی دوبلین، با همه زیبایی‌هاش، برای جویس یه قفس بود. اون حس می‌کرد ایرلند با کلیسا و سنت‌هاش داره خفه‌ش می‌کنه، برای همین سال ۱۹۰۴ با نورا بارناکل، عشق زندگیش، از اونجا فرار کرد و به اروپا رفت.

زندگی جیمز جویس تو تبعید، تو شهرهایی مثل زوریخ، پاریس و تریسته گذشت. اونجا بود که با کارای عجیب مثل تدریس زبان و گاهی روزنامه‌نگاری، خرج زندگیش رو درمی‌آورد. ولی چیزی که واقعاً قلبش رو پر می‌کرد، نوشتن بود. جیمز جویس هیچ‌وقت از ایرلند دل نکند—حتی وقتی ازش دور بود، همه داستان‌هاش یه جورایی نفس دوبلین رو تو خودشون داشتن. این تضاد بین دوری و نزدیکی به زادگاهش، یه لایه عمیق به آثارش اضافه کرد که هنوزم خواننده‌ها رو جذب می‌کنه.

آثار جیمز جویس: از دوبلینی‌ها تا اولیس

جیمز جویس با چند تا اثر بزرگ شناخته می‌شه که هر کدوم یه جورایی ادبیات رو تغییر دادن. بیایم یه نگاهی به مهم‌ترین‌هاش بندازیم و ببینیم چرا این‌قدر سر و صدا کردن.

دوبلینی‌ها: تصویر زندگی روزمره با چاشنی تلخی

اولین کتاب مهم جیمز جویس، دوبلینی‌ها (Dubliners)، یه مجموعه داستان کوتاهه که سال ۱۹۱۴ منتشر شد. این کتاب، که شامل ۱۵ داستان می‌شه، زندگی مردم عادی دوبلین رو تو یه روز معمولی نشون می‌ده. ولی این سادگی فقط ظاهریه. جویس با قلمش، زیر پوست زندگی روزمره رو می‌شکافه و از تنهایی، ناامیدی و حسرت آدما حرف می‌زنه. داستان آخر، “مردگان” (The Dead)، که خیلی‌ها بهترین کارش می‌دونن، یه پایان تلخ و شاعرانه داره که هنوزم وقتی می‌خونمش، مو به تنم سیخ می‌شه. جیمز جویس تو این کتاب نشون داد که می‌تونه با یه نگاه ریزبین، زندگی رو طوری بنویسه که انگار داری خودت اون لحظه رو زندگی می‌کنی.

پرتره‌ای از هنرمند در جوانی: تولد یه نویسنده

کتاب بعدی جیمز جویس، پرتره‌ای از هنرمند در جوانی (A Portrait of the Artist as a Young Man)، سال ۱۹۱۶ اومد و یه جور خودزندگینامه‌ست که با زبون سوم شخص نوشته شده. این رمان، داستان استیون ددالوس رو دنبال می‌کنه؛ یه پسر جوون که می‌خواد از قید و بندای مذهب و جامعه ایرلند فرار کنه و هنرمند بشه. چیزی که این کتاب رو خاص می‌کنه، سبک نوشتن جویسه. اون از جریان سیال ذهن (Stream of Consciousness) استفاده کرد، یه تکنیکی که انگار داری مستقیم تو فکرای شخصیت می‌چرخی. وقتی این کتاب رو خوندم، حس کردم جیمز جویس داره منو می‌بره تو دنیای درونی استیون، جایی که هر فکر و حسش مثل یه موج میاد و می‌ره.

مارگارت اتوود: 6 رمان برجسته مارگارت اتوود
بیشتر بخوانید

اولیس: شاهکاری که ادبیات رو زیر و رو کرد

حالا می‌رسیم به اولیس(Ulysses)، کتابی که جیمز جویس رو به اوج شهرت رسوند و ادبیات مدرن رو بازتعریف کرد. این رمان، که سال ۱۹۲۲ منتشر شد، یه روز از زندگی سه شخصیت—لیوپولد بلوم، مولی بلوم و استیون ددالوس—رو تو دوبلین روایت می‌کنه؛ فقط یه روز معمولی، ۱۶ ژوئن ۱۹۰۴. ولی این فقط ظاهر ماجراست. جویس، این روز رو با الهام از ادیسه هومر به یه سفر حماسی تبدیل کرده، پر از لایه‌های پیچیده، بازی با زبون و سبک‌های مختلف.

اولیس برای من یه چالش بود. بعضی جاهاش، مثل بخش‌هایی که انگار داره با زبون بازی می‌کنه، سخت و گیج‌کننده بود. ولی وقتی به آخر خط، به تک‌گویی مولی بلوم رسیدم—اونجایی که یه نفس همه حسش رو می‌ریزه بیرون—فهمیدم چرا جیمز جویس این‌قدر بزرگه. این رمان، با همه پیچیدگی‌هاش، یه تصویر زنده از زندگی، عشق و تنهاییه که هنوزم هیچ‌کس نتونسته مثلش رو بنویسه.

فینیگانز ویک: آخرین معما

آخرین اثر مهم جیمز جویس، فینیگانز ویک (Finnegans Wake)، سال ۱۹۳۹ منتشر شد و به معنای واقعی کلمه یه معماست. این کتاب، که بیشتر شبیه یه خواب عجیب و غریبه تا یه رمان معمولی، پر از کلمات ابداعی و بازی‌های زبانیه که خوندنش مثل حل کردن یه پازل می‌مونه. جیمز جویس تو این کار، انگار همه قوانین ادبیات رو شکسته و یه زبون جدید ساخته. من خودم هنوز نتونستم کامل درکش کنم، ولی همین که این‌قدر متفاوت و جسورانه‌ست، نشون می‌ده جویس تا آخر عمرش دنبال یه چیز نو بود.

سبک جیمز جویس: چرا این‌قدر خاصه؟

اگه بخوام یه چیزی بگم که جیمز جویس رو از بقیه جدا می‌کنه، اون سبک نوشتنشه. اون با جریان سیال ذهن، که فکرای شخصیت‌ها رو بدون فیلتر می‌ریزه رو صفحه، یه راه تازه برای داستان‌گویی باز کرد. تو اولیس، هر فصل یه سبک متفاوت داره؛ از روزنامه‌نگاری گرفته تا نمایشنامه و شعر. این تنوع، که گاهی خواننده رو گیج می‌کنه، نشون‌دهنده خلاقیت بی‌پایان جویسه.

جیمز جویس عاشق بازی با زبون بود. اون از کلمات ایرلندی، لاتین و حتی صداهای روزمره استفاده می‌کرد تا یه حس زنده به داستاناش بده. تو فینیگانز ویک، این بازی به اوج خودش می‌رسه و انگار داری یه زبون اختراعی رو می‌خونی. این سبک، که پر از جزئیات و اشاره‌های فرهنگیه، باعث شده آثارش هم سخت باشن، هم عمیق و پرمعنی.

تأثیر جیمز جویس رو ادبیات و فرهنگ

جیمز جویس فقط یه نویسنده نبود؛ یه انقلابی تو ادبیات بود. اولیس، که خیلی‌ها اون رو بهترین رمان قرن بیستم می‌دونن، راه رو برای نویسندگانی مثل ویرجینیا وولف، ویلیام فاکنر و ساموئل بکت باز کرد. جریان سیال ذهن، که جویس به اوجش رسوند، الان یه بخش مهم از ادبیات مدرن شده. حتی تو فرهنگ عامه، روز ۱۶ ژوئن—که به اسم “بلومزدی” (Bloomsday) معروف شده—هر سال تو دوبلین و جاهای دیگه جشن گرفته می‌شه، یه ادای احترام به این اثر بزرگ.

ولی تأثیر جویس فقط به ادبیات محدود نمی‌شه. اون با نشون دادن زندگی معمولی آدما تو یه قالب پیچیده، به ما یاد داد که تو هر لحظه از زندگی یه داستان عمیق پنهانه. جیمز جویس، با همه سختی آثارش، به ما یادآوری کرد که ادبیات می‌تونه هم چالش‌برانگیز باشه، هم زیبا.

راهنمای کامل سفر به کشور روسیه
بیشتر بخوانید

زندگی شخصی و مرگ جیمز جویس

زندگی جیمز جویس پر از فراز و نشیب بود. اون با نورا بارناکل، که هیچ‌وقت رسماً ازدواجشون ثبت نشد، دو تا بچه داشت: جورجو و لوچیا. لوچیا، که از مشکلات روانی رنج می‌برد، یکی از دغدغه‌های بزرگ جویس تو سالای آخر عمرش بود. خودش هم با مشکلات سلامتی، مثل ضعف بینایی که از جوونی باهاش درگیر بود، دست‌وپنجه نرم می‌کرد. جویس تو ۱۳ ژانویه ۱۹۴۱ تو زوریخ از دنیا رفت، وقتی فقط ۵۸ سالش بود. مرگش، که به‌خاطر یه زخم معده بود، پایان زندگی یه نابغه بود که هیچ‌وقت از رویاهاش دست نکشید.

چرا جیمز جویس هنوز مهمه؟

حالا که بیشتر از صد سال از اولین آثار جیمز جویس می‌گذره، چرا هنوز درباره‌ش حرف می‌زنیم؟ چون اون ادبیات رو از یه سرگرمی ساده به یه هنر پیچیده تبدیل کرد. آثارش، با همه سختی‌هاشون، یه دعوت‌نامه‌ست برای فکر کردن، برای کندن زیر سطح زندگی و دیدن چیزی که معمولاً نمی‌بینیم. جیمز جویس به ما یاد داد که کلمات می‌تونن بیشتر از یه داستان باشن؛ می‌تونن یه دنیا بسازن.

اگه هنوز کتاباش رو نخوندی، پیشنهاد می‌کنم با دوبلینی‌ها شروع کنی و بعد سراغ اولیس بری. شاید اولش سخت باشه، ولی وقتی تو دنیای جویس غرق بشی، می‌فهمی چرا این مرد این‌قدر بزرگه. جیمز جویس، با قلمش، هنوزم داره با ما حرف می‌زنه، و این چیزیه که هیچ‌وقت کهنه نمی‌شه.

رمان اولیس چیست؟ شروعی برای یه سفر بزرگ

رمان اولیس جیمز جویس یه اثر ۷۳۲ صفحه‌ایه که تو یه روز—۱۶ ژوئن ۱۹۰۴—تو شهر دوبلین، ایرلند، می‌گذره. جویس این کتاب رو با الهام از ادیسه هومر نوشته، ولی به جای جنگجویای یونانی، اینجا با آدمای معمولی روبه‌رو هستیم که تو زندگی روزمره‌شون گشت می‌زنن. سه شخصیت اصلی—لیوپولد بلوم، مولی بلوم و استیون ددالوس—قلب داستانن، و هر کدوم یه جورایی یه تکه از دنیای جویس رو نشون می‌دن. این رمان تو ۱۸ فصل روایت می‌شه، و هر فصل یه سبک و حال و هوای خاص خودش رو داره که انگار داره با زبون و فرم بازی می‌کنه.

جیمز جویس این کتاب رو تو سال‌های تبعیدش تو اروپا نوشت و بعد از کلی چالش، بالاخره سال ۱۹۲۲ تو پاریس منتشرش کرد. از همون اول، رمان اولیس بحث‌برانگیز شد؛ هم به‌خاطر سبک عجیبش، هم به‌خاطر محتوای جنجالیش که تو بعضی جاها ممنوع شد. ولی همین جنجالا بود که این اثر رو به یه افسانه ادبی تبدیل کرد.

ساختار و سبک رمان اولیس: یه جعبه ابزار ادبی

اگه بخوام یه چیزی بگم که رمان اولیس جیمز جویس رو خاص می‌کنه، اون ساختار و سبکشه. جویس تو این کتاب انگار همه قوانین داستان‌نویسی رو دور ریخته و یه جعبه ابزار ادبی باز کرده. هر فصل، یه تکنیک تازه رو امتحان می‌کنه؛ از جریان سیال ذهن که انگار داری مستقیم تو فکر شخصیتا می‌چرخی، تا نمایشنامه، شعر، و حتی تقلید از سبک روزنامه‌ها. مثلاً یه فصل مثل یه گزارش خبری نوشته شده، یه فصل دیگه پر از جمله‌های بلند و شاعرانه‌ست که انگار داری یه رویا می‌خونی.

جریان سیال ذهن: داخل سر شخصیت‌ها

یکی از معروف‌ترین ویژگی‌های رمان اولیس، استفاده از جریان سیال ذهنه. جویس با این تکنیک، فکرای درونی شخصیت‌ها رو بدون فیلتر می‌ریزه رو صفحه. وقتی داری این بخش‌ها رو می‌خونی، انگار دیگه با یه راوی ساده طرف نیستی؛ خودت تو سر لیوپولد بلوم یا استیون ددالوس هستی و هر فکر و خیالشون رو لحظه‌به‌لحظه دنبال می‌کنی. این سبک، که جویس اون رو به اوج رسوند، یه حس زنده بودن به داستان می‌ده که تو کمتر کتابی پیدا می‌کنی.

بهترین کشورها برای اولین سفر خارجی کدامند؟
بیشتر بخوانید

بازی با زبان: یه زبون جدید

جیمز جویس تو رمان اولیس عاشق بازی با زبونه. اون از کلمات ایرلندی، لاتین، و حتی صداهای روزمره مثل صدای خیابونا استفاده کرده تا دوبلین رو زنده کنه. بعضیا می‌گن خوندن اولیس مثل حل کردن یه معما می‌مونه، چون پر از اشاره‌های فرهنگی، تاریخی و ادبیه که گاهی گیجت می‌کنه. ولی همین پیچیدگیه که باعث شده این رمان این‌قدر عمیق و چندلایه باشه.

فصل‌بندی: ۱۸ تکه از یه روز

هر فصل از رمان اولیس یه بخش از روز رو پوشش می‌ده، از صبح تا نیمه‌شب. جویس این فصل‌ها رو با اپیزودای ادیسه هومر جفت کرده؛ مثلاً لیوپولد بلوم یه جور ادیسه امروزیه که تو دوبلین پرسه می‌زنه. این ساختار، که انگار یه نقشه پنهان پشتشه، به خواننده اجازه می‌ده تو هر فصل یه تجربه تازه داشته باشه، بدون اینکه داستان رو کامل لو بدم.

شخصیت‌ها در رمان اولیس: آدمای معمولی، داستانای بزرگ

شخصیت‌های رمان اولیس جیمز جویس، برخلاف قهرمانای ادیسه، آدمای عادین که تو زندگی روزمره‌شون گشت می‌زنن. لیوپولد بلوم، که یه کارمند ساده‌ست، قلب داستانه. اون با فکرای عجیب و روزمره‌ش، از غذا و خیابونا گرفته تا حسرتای پنهانش، یه آدم واقعی به نظر میاد. استیون ددالوس، که از کتاب قبلی جویس میاد، یه جوون هنرمند و متفکره که دنبال معنی زندگی می‌گرده. مولی بلوم هم، با تک‌گویی معروفش تو فصل آخر، یه زن پیچیده و زنده‌ست که حس و حالش رو بی‌پرده می‌ریزه بیرون.

چرا این شخصیت‌ها خاصن؟

جویس تو رمان اولیس نشون داده که حتی آدمای معمولی هم داستانای عمیق دارن. این سه نفر، با همه سادگیشون، پر از فکر و احساسن که تو هر لحظه از روز تغییر می‌کنه. جویس با این شخصیت‌ها به ما یادآوری می‌کنه که زندگی روزمره، با همه تکرارش، پر از لحظه‌های بزرگه که فقط باید خوب نگاهشون کنیم.

تحلیل رمان اولیس: لایه‌های پنهان

رمان اولیس فقط یه داستان نیست؛ یه پازل پر از لایه‌های فلسفی، روان‌شناختی و اجتماعیه که هر خواننده‌ای می‌تونه یه جور برداشتش کنه. این بخش، بدون لو دادن داستان، یه نگاهی به این لایه‌ها می‌ندازه.

نگاه فلسفی: زندگی چیه؟

یکی از سوالای بزرگی که رمان اولیس جیمز جویس می‌پرسه، اینه که زندگی چه معنایی داره؟ جویس با نشون دادن یه روز معمولی، انگار داره می‌گه که معنی زندگی تو همین لحظه‌های ساده‌ست؛ تو فکرا، حسا و کارای روزمره. شخصیت‌ها با وجود سادگیشون، تو ذهنشون با سوالای بزرگ دست‌وپنجه نرم می‌کنن، و این به رمان یه حس عمیق می‌ده که تا مدت‌ها تو فکرت می‌مونه.

نگاه روان‌شناختی: ذهن آشوب‌زده

از زاویه روان‌شناسی، اولیس یه سفر به اعماق ذهن انسانه. جریان سیال ذهن، که فکرای شخصیت‌ها رو بی‌سانسور نشون می‌ده، انگار یه پنجره‌ست به ناخودآگاه. جویس با این تکنیک، به ما اجازه می‌ده تو سر آدما بچرخیم و ببینیم چطور یه فکر ساده می‌تونه به یه دنیا احساس و خاطره وصل بشه.

نگاه اجتماعی: دوبلین، آینه دنیا

رمان اولیس یه تصویر زنده از دوبلین اوایل قرن بیستمه. جویس با جزئیات دقیق، از خیابونا و آدما گرفته تا حس و حال شهر، یه نقد اجتماعی پنهان ارائه می‌ده. دوبلین تو این کتاب، با فقر، مذهب و روزمرگیش، انگار یه آینه از جامعه‌ست که توش می‌تونی خودت رو ببینی.

نظر منتقدین و نویسندگان درباره رمان اولیس

از وقتی رمان اولیس جیمز جویس منتشر شد، نظرات درباره‌ش دو دسته بود. منتقدای اون زمان، مثل ویرجینیا وولف، اولش سخت می‌تونستن هضمش کنن. وولف تو دفتر خاطراتش نوشته بود که این کتاب “یه جور خودنمایی ادبیه” که گاهی خسته‌کننده‌ست. ولی بعداً خیلی‌ها نظرشون عوض شد. تی.اس. الیوت، شاعر معروف، اولیس رو “یه نقطه عطف” تو ادبیات دونست و گفت که جویس با این کار، رمان رو به یه سطح جدید برده.

بهترین کتاب های ادبیات آمریکا
بیشتر بخوانید

نظرات مثبت: یه شاهکار بی‌مانند

خیلی از منتقدا و نویسنده‌ها، مثل ارنست همینگوی، از رمان اولیس به‌عنوان یه اثر بی‌مانند تعریف کردن. همینگوی یه بار گفته بود که جویس “یه دنیای تازه” خلق کرده که هیچ‌کس نمی‌تونه نادیده‌ش بگیره. تو قرن بیستم، این کتاب به‌عنوان یه اثر کلاسیک مدرن شناخته شد و تو لیست‌های بهترین رمان‌ها همیشه یه جای ثابت داره.

نظرات منفی: سخت و گیج‌کننده

ولی همه عاشقش نبودن. بعضیا، مثل دی.اچ. لارنس، گفتن که اولیس زیادی پیچیده و پر از خودنماییه. یه سری منتقدا هم از زبون صریحش و بخش‌هایی که اون زمان تابو بود انتقاد کردن، طوری که تو آمریکا و انگلیس برای مدتی ممنوع شد. این بحثا، که هنوزم گاهی شنیده می‌شه، نشون می‌ده که اولیس یه کتاب ساده برای هضم نیست.

نظر امروزی: هنوز بحث‌برانگیز

امروزه، رمان اولیس هنوزم بین خواننده‌ها و منتقدا بحث‌برانگیزه. بعضیا اون رو بهترین رمان تاریخ می‌دونن، بعضیا هم می‌گن زیادی سخت و نامفهومه. ولی یه چیز مشترکه: هیچ‌کس نمی‌تونه تأثیرش رو انکار کنه.

تأثیر رمان اولیس رو ادبیات و فرهنگ

رمان اولیس جیمز جویس ادبیات رو زیر و رو کرد. جریان سیال ذهن، که جویس تو این کتاب به اوجش رسوند، راه رو برای نویسندگانی مثل ویرجینیا وولف، ویلیام فاکنر و حتی گابریل گارسیا مارکز باز کرد. این رمان، با همه سختی‌هاش، به نویسنده‌ها یاد داد که می‌تونن با زبون و فرم بازی کنن و داستان‌گویی رو از نو بسازن.

بلومزدی: جشنی برای اولیس

یه تأثیر جالب رمان اولیس، روز ۱۶ ژوئن‌ست که به “بلومزدی” معروفه. هر سال، تو دوبلین و شهرای دیگه، طرفدارا جمع می‌شن، بخش‌هایی از کتاب رو می‌خونن و مسیر شخصیت‌ها رو دنبال می‌کنن. این جشن، که از دهه ۱۹۵۰ شروع شده، نشون می‌ده که اولیس چطور از یه کتاب به یه پدیده فرهنگی تبدیل شده.

تأثیر رو خواننده‌ها

برای خواننده‌های معمولی، اولیس یه چالش و یه لذته. وقتی خودم شروعش کردم، اولش گیج شدم، ولی کم‌کم حس کردم که دارم یه اثر زنده رو تجربه می‌کنم. این رمان بهت یاد می‌ده که صبور باشی، فکر کنی و از هر کلمه‌ش لذت ببری.

چرا رمان اولیس این‌قدر مهمه؟

رمان اولیس مهمه چون جیمز جویس با اون، ادبیات رو از یه خط مستقیم به یه دایره پر از مسیرای تازه تبدیل کرد. این کتاب، با همه پیچیدگی و زیبایی‌ش، به ما نشون می‌ده که زندگی روزمره، با همه سادگیش، پر از داستانای عمیقه. جویس با اولیس به ما یادآوری کرد که کلمات می‌تونن بیشتر از یه داستان باشن؛ می‌تونن یه دنیا بسازن که تا ابد توش گشت بزنیم.

اگه هنوز اولیس رو نخوندی، پیشنهاد می‌کنم یه روز آروم کتاب رو برداری و فقط چند صفحه‌ش رو امتحان کنی. شاید اولش سخت باشه، ولی وقتی به ریتمش عادت کنی، می‌فهمی چرا این رمان این‌قدر بزرگه. رمان اولیس جیمز جویس یه تجربه‌ست که هر عاشق ادبیاتی باید یه بار امتحانش کنه.

دانلود رایگان جلد اول رمان اولیس اثر جیمز جویس

دانلود رایگان جلد دوم رمان اولیس اثر جیمز جویس

دانلود رایگان جلد سوم رمان اولیس اثر جیمز جویس

دانلود رایگان جلد چهارم رمان اولیس اثر جیمز جویس

رضا حقی نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

12 − 8 =